مردمشناسی قادر است که عمدهترین و پوشیدهترین مسائل مردم را بهطور روشن و شفاف، تبیین و تحلیل کرده و با کاوش در باریکترین زوایای زندگی روزمره مردم، واضحترین تحلیل را برای برونرفت از پیچیدگیهای بغرنج اجتماعی، ارائه کند. در علم مردمشناسی نیز مانند تمام علوم دیگر، پژوهش از مراجعه به کتابشناسیهای نوشتهشده آغاز میشود. بنابراین لازماست که ابتدا این کتابشناسیها شناخته شود (کرباسی، 1394: 12).
از کتابشناسی تعاریف بسیاری شده است، اما یک تعریف واحد که مناسب همه جنبههای آن باشد وجود ندارد. کتابشناسی عبارتست از فهرست کتابها و دیگر مواد خواندنی (سلطانی و راستین، 1381: 345). گذشته از این، بهنظر اکثر مردم، کتابشناسی «فهرستی از کتابها»ست (کتس1391: 70). دو رکن مهم کتابشناسی عبارت است از اطلاعات و نظم. هر کتابشناسیای باید شامل اطلاعاتی کامل و درست باشد و آن اطلاعات نیز برخوردار از نظم منطقی (اسفندیاری، 1390: 7).
هیچ کتابخانهای نمیتواند بدون ابزارهای کتابشناختی از قبیل کتابشناسیها، خدمات کافی ارائه نماید.
کتابشناسیها به استفاده از کتابها و دیگر مواد کمک میکنند و بهاینترتیب کاربرد سودمند دانش را ارتقا
میدهند. بنابراین کتابشناسیها مواد پایه در هر مجموعه مرجع را تشکیل میدهند. علاوه بر این، هدف اساسی یک کتابشناسی، کمک به استفادهکننده در تشخیص، وجود یا شناسایی یک کتاب یا هر ماده دیگر است که ممکن است مورد توجه شخص باشد. بهتعبیر بهتر، وظیفه اصلی کتابشناسی ثبت پیشینههای دانش بشری است (بیگدلی، 1386: 83-84).
کتابشناسیها را از نظر دامنه موضوعی به دو گروه عمومی و اختصاصی تقسیم میکنند. کتابشناسیهای اختصاصی به سه دسته بهصورت زیر تقسیمبندی شدهاند: 1. کتابشناسیهای موضوعی، 2. کتابشناسیهای سازمانی، و 3. کتابشناسیهایی که آثار یک فرد و آثاری را که درباره وی منتشر شدهاند را دربرمیگیرد (مرادی، 1384: 51- 52). کتابشناسی مردمشناسی نیز جزء کتابشناسیهای موضوعی است که در این فرصت، مورد نقد علمی قرارمیگیرد.