چکیده: (2778 مشاهده)
چکیده
در شرحهای جامعهشناختی از وضع حاضرِ مدرنیته، آشفتگی حکمفرماست. روایتها از «پایان سوژه» شروع میکنند و به «فردگرایی جدید» میرسند، از «زوال جامعه» میآغازند و به «ظهور مجدد جامعه مدنی» ختم میشوند و از «پایان مدرنیته» عزیمت میکنند و به مدرنیتهای دیگر و «مدرنیزاسیون جدید» منتهی میشوند.
یکی از مهمترین دستاوردهای مدرنیته از منظر جامعهشناسی، پدیده دوگانه «آزادی و انضباط» است. آزادی مهمترین دستاورد بشری در صورتبندی مدرنیته است که در بسیاری از جوامع سرمایهداری پیشرفته صنعتی متأخر قوام و دوام کافی یافته و در روند نهادینهشدن یا استقرار و تثبیت کامل قرار گرفتهاست. لیکن یکی از پایهها و ارکان اصلی این جوامع ضرورت وجود انضباط، نظم آهنین و فراگیر است؛ زیرا پیشرفت هر چه بیشتر و سریعتر در گرو نظم و انضباط قرار دارد و این امر خود فینفسه با مفهوم آزادی از بسیاری جهات مغایرت دارد. همچنین دو برداشت ناظر بر آزادی و انضباط، سرشت دووجهی مدرنیته را از سه جنبه مطالعه میکند؛ سرشتی که در مدرنیته نقشی بنیادی برعهده دارد: ارتباط آزادی فردی و اجتماع سیاسی؛ ارتباط عاملیت و ساختار؛ و ارتباط انسانهایی که در محیطهای محلی زندگی میکنند و نهادهای گسترشیافته اجتماعی.
در کتاب حاضر، نویسنده سعی دارد تا با پرداختن به مناقشات سالهای اخیر دربارۀ مدرنیته و پستمدرنیته، سنتزی نظری برای بسیاری از معضلات فکری و اندیشگی جوامع مذکور پیدا کند. نویسنده میکوشد جامعهشناسی مدرنیته را بر حسب روایتی تاریخی از دگرگونیهای اجتماعی طی دو قرن اخیر بررسی کند. در مقام دو روایت متمایز از مدرنیته، با تمرکزی بر اروپای غربی و نگاهی به ایالات متحده آمریکا و سوسیالیسم شوروی به عنوان گونههای مشخص و متفاوتی از مدرنیته، به ارزیابی تاریخ تحولات اجتماعی دو قرن اخیر میپردازد.
کلیدواژه: جامعهشناسی، تحولات اجتماعی، مدرنیته، آزادی و انضباط
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1395/6/25 | پذیرش: 1395/6/25 | انتشار: 1395/6/25