چکیده
ولادیمیر شلاپنتوخ، نویسنده روستبار در کتاب نظم اجتماعی در جامعه معاصر (عنوان انگلیسی: ترس در جامعه معاصر) عاملی متفاوت با دیدگاهها و نظریههای رایج را در برقراری و حاکمیت نظم اجتماعی مطرح میکند. وی ترس اجتماعی را در برابر ارزشهای درونیشده به عنوان اساس نظم در جامعه انسانی میداند و با نقد و بررسی رویکردهای هابز، لاک و پارسونز در زمینه نظم اجتماعی، بر این باور است که جای ترس و نقش آن در ادبیات جامعهشناسی خالی و به تعبیری مغفول ماندهاست. شلاپنتوخ با اتکا به نظرات سه اندیشمند فوق، منشاء هنجارهای اجتماعی که نظم را در جامعه برقرار میسازند، با دو مفهوم فرهنگ از بالا و فرهنگ از پایین از هم تفکیک میکند و آن را مبنای نظریهسازی خود قرار میدهد. وی معتقد است که دیدگاههای لاک و پارسونز که متأثر از علوم اجتماعی امریکا هستند، نقش ترس از محرومیت و نقش دولت و مقررات را به عنوان مبنای نظم اجتماعی نادیده میگیرند. نویسنده که به منظور شناخت گرایشهای جهانی، همچنین تبیین تمایزها در نقش ترس در جوامع مختلف، از رویکرد مقایسهای بهره میجوید، در این کتاب موضوعاتی از جمله: بزرگنمایی نقش ارزشهای درونیشده در حفظ نظم، خلط ارزشها با مقررات، اهمیت نقش ارزشهای مشترک در جامعه، نادیده گرفتن خصلت تخریبی برخی ارزشها، تغییر و ثبات ارزشها و هنجارهای اجتماعی و نیز موضوع افزایش نقش کنترل غیررسمی و کاهش نقش راهبری کنترل رسمی بهویژه نقش مثبت دولت در حفظ نظم را با روشی پژوهشگرانه و آکادمیک بررسی میکند. تجربه زیسته مولف در دو نظام سیاسی- اجتماعی کمونیستی و کاپیتالیستی به همراه نگاهی نکتهسنج و ژرفاندیش و تسلط بر ادبیات جامعهشناسی، سبب شده تا با اثری جذاب، چالشبرانگیز و آموزنده مواجه باشیم.
کلیدواژه: نظم اجتماعی، ترس اجتماعی، ارزشهای اجتماعی، جامعهپذیری
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |