چکیده: (1629 مشاهده)
چکیده
با بررسی اجمالی، یافتن کتابی هرچند ساده و مقدماتی دربارۀ وجه اثباتی اسلامی ایران، بسیار دشوار است و اغلب نوشتارهای موجود، دربارۀ وجه سلبی انقلاب اسلامی بوده و در آن گفته نشدهاست که این انقلاب، پس از آنکه با مجموعه ای از پدیدههای زمانۀ خود، به مشکل برخورد و با آنها بنای مبارزه را گذاشت، در صدد برساختن چه دنیای دیگرگونهای بود؛ بلکه حتی اصول و حوادث واقعه برای این انقلاب نیز با استفاده از چارچوبهای خود آن تحلیل نشده و نمیشود. کمتر محققی در مقابل این پرسش قرار میگیرد که «آیا میتوان براساس چارچوبهای انقلاباسلامی، گونهای از آزادی، استقلال، مبارزه و ظلمستیزی، فرهنگ، اقتصاد، قراردادهای اجتماعی و دیگر امور و شئون زندگی اجتماعی را فراتر از توصیههای اخلاقی، بازسازیم؟» مشخصاً چنین نیست و در تأویل این الفاظ، یا به لیبرالیسم یا به مارکسیسم ارجاع داده شدهایم؛ گویی آن تلاطمی که حداقل یک دهه سراسر کشور قدرتمند و نفوذناپذیر ایران را درنوردید و زندگی مردم را زیرورو کرد و برخلاف تمامی پیشبینیها و تحلیلها، نظام ساختیافته و موردحمایت پیشین را اسقاط کرد و نظمی نو بهجای آن پیشنهاد داد و مستقر کرد، همه از جنس شور و غوغا و احساسات بود که پس از فرونشستن آن، باید برای حوزههای مختلف این نظام، از این و آن، حتی بدون هیچ پرسشی نسخهگیری کرد. کتاب انقلاب و نظریۀ اجتماعی، گامی است در مسیر توجهدادن به وجوه اثباتی نهضت اسلامی ایران؛ هرچند در این مسیر، گامها بسیاری پیشِ رو داریم.
کلیدواژه: انقلاب، انقلاباسلامی، نظریه اجتماعی، نظریهپردازی
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1396/1/29 | پذیرش: 1396/1/29 | انتشار: 1396/1/29